انشا / قسمت بیست و هشتم: اندر احوالات اوضاع سیاســـی
و این انشایی است برای دوران روحانی مچکریم...
شهادت دخت پیمبر (ص)،بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه الزهرا (س) را به تمام شیعیان و دوست داران آن حضرت تسلیت عرض می نماییم.
به نام خدا
این قسمت: اندر احوالات اوضاع سیاســـی:|
مدتی بود مشغله های کاری امکان حضور در محضرت مبارکتان را به ما نمی داد و سبب می شد که پست هایمان از دیدگانتان مخفی بماند و افتخار عرض اندام در مقابل چشم های مبارکتان را نداشته باشد که این خود مایه ی تاسف و دگرگونی و تکدر خاطر ما را فراهم آورده است.
که البته ما هر چقدر هم که سرمان شلوغ باشد این روحیه ی ملیجک گونه ی وجودمان به ما اجازه ی غیبت زیاد را نمی دهد و مدام قلقلکمان می دهد که پستی سیاسی ول دهیم و این بار نیز گوشه ی دیگر از طنز تلخ تاریخ را ورق زده و به روایت خودمان گزارش دهیم.
بخش اول: بسی جای تاسف دارد..
در حدود یک ماه و اندک روز گذشته که سعادت حضور در محضر مبارکتان را نداشتیم حوادث تلخ و شیرین بسیاری رقم خورد و بر دفتر تاریخ جای خوش کرد که بنده ی حقیر احساس کردم جای اظهار نظر اینجانب در باره ی این حوادث واقعا خالی است.
اتفاقی که خاطر بسیاری از مسلمانان و شیعیان را در روزهای گذشته سخت مکدر نمود توهین به ساحت مقدس حضرت رسول (ص) بود که در پی آن با وجود اعتراضات گسترده ی جهانی به این اقدام کفار جناب ظریق الدوله در کمال خونسردی به فرانسه عزیمت نموده و فوق العاده شیک و مجلسی به روال عادی مزاکرات ادامه داده و پس از اعتراض مردم و مراجع و علما و درخواست ایشان مبنی بر اخراج سفیر فرانسه این بار دکتر نوبخت فوق العاده شیک و مجلسی متذکر شدند که ضمن احترام به مردم بنا بر دلایل دیپلوماتیک توانایی اخراج سفیر را ندارند.
که این اقدامات دولت عجیب موجبات تاسف را فراهم آورد.
بخش دوم:سیاست های خارجی...
اسم ظریف الدوله آمد و باز خاطرمان به سوی تحریم ها و مزاکرات ژنو و سیاست های خارجی کشیده شد.
در رابطه با تحریم ها که بحث بسی ناجوان مردانه زیاد است.
از طرفی یکی از دولتمردان تدبیر و امید چندی پیش اظهار داشت که تحریم ها اثر دارد و چرا بگویند اثر ندارد؟ کشور عقب مانده و تورم و رکود ایجاد شده و از طرف دیگر دولت معتقد است از رکود گذشته.
جالب آنجاست که بعد از آنکه مشخص شد غربی ها گزینه ی جدیدی روی میز گذاشته اند که طبق آن تا سال های سال تاسیسات هسته ای ایران در استراحت مطلق قرار می گیرد و رسما فرت می شود و خبری هم از برداشتن تحریم ها نیست و مخالفت ها در داخل شدت گرفت بعضی ها هم صرفا به جهت ماله کشی و درست کردن اوضاع مسئله ی تفاهم و توافق و بازی با کلمات را به میان کشیدند و احساس کردند خیلی زرنگند و مثلا افکار عمومی را به جهتی دیگر هدایت نمودند.
و حال بعد از عبور از رکود و رسیدن تورم بهمن ماه به صفر بسی برایمان عجیب است که چرا این تورم صفر درصدی احساس نشده کاملا محو شده است.
البته شایان ذکر است که خودشان هم می گویند که هیچ تحریمی علیه ایران برداشته نشده ولی باز هم حرف از ترک دیوار تحریم ها میزنند و ظریف الدوله هم صرفا به جهت خالی نبودن عریضه شکست خوردن مزاکرات را خیلی هم مهم نمیداند و معتقد است دنیا که به آخر نمیرسد.
بله دیگر...
این همه آمدند و رفت حالا به نتیجه هم نرسید که مهم نیست...
اتفاق خاصی نمی افتد که...
فقط یک عده ی محدود زیر بار تحریم کمر خم میکنند و میشکنند که آن هم به ما ربطی ندارد.
مشکل خودشان است.
بخش سوم: اقتدار ملی؟!
از دیگر حوادث قرمز گذشته این بود که دکتر جان پس از پرتاب اقتدار آفرین ماهواره ی فجر به هوا که موجبات شادی هر ایرانی را فراهم آورد اظهار داشتند که بعضی ها فکر میکنند موشک ها هرچه بردش بیشتر می شود اقتدار ملی می آورد(!) مگر غیر از این است؟
مگر معنی اقتدار ملی عدم وابستگی به دشمن از هر نظر نیست؟
شاید باید در جواب گفت به قول آن بنده خدا که:پس عکس یادگاری با جان کری اقدار می آورد؟
شایان ذکر است بعد از توهین معاون پارمان اروپا به حاج آقا خاطره و اسلحه کشیدن محافظ اشتن روی خبرنگار ایرانی آن هم در خاک کشور خودمان نایب رییس پارلمان آلمان که اتفاقا به حمایت از فتنه گران نیز پرداخته بود به تهران آمد و بی اخترامی کرد و دخالت کرد و توهین کرد و بی جواب ماند و برگشت. که البته ما معنای اقتدار ملی را هم فهمیدیم.
با تشکر فراوان.
بخش چهارم: از مسکن مهر تا اقتصاد مقاومتی...
در فراز و نشیب روزگار بعضی ها هم طرح مسکن مهر را مزخرف دانسته اند در حالی که قبلا گفته بودند طرح مسکن مهر را خودشان دادند و ما به این بعضی ها باز هم متذکر می شویم که حافظه چیزی خوبی است. حرف که میزنید لا اقل به آن رجوع کنید. ببینید در گذشته و وقتی کارتان گیر بوده چه گفتید. زشت است مدام خودتان حرف های خودتان را نقض میکنید.
و بعضی دیگر در راستای اجرای طرح سیاست هاس اقتصاد مقاومتی با واردات انواع و اقسام اقلام نظیر سنجان قفلی و سیگار صهیونیستی و حتی شکر باعث تطیلی کارخانه ی قند بانه و ورامین شدند و در همین راستا برخی چشمانشان را بسته و دهانشان را باز کرده اند که موثر ترین سیاست اقتصادی گشایش در سیاست های خارجی است نه اقتصاد مقاومتی که اینجانب به نوبه ی خود از این بعضی ها میپرسم که شما فکر هم میکنید عایا؟؟ معنای تفکر و تعقل را درک نموده اید عایا؟؟ اصلا حواستان هست چه میگویید عایا؟؟؟
و بعضی دیگر هم با وجود هوای بسیار آلوده ی خوزستان که برخی از هموطنان اهوازی را به چالش های خاک و ریزگرد کشانده اظهار داشتند که هوای ناسالم کمتر شده و این نشان دهنده ی موفقیت دولت است.
بخش پنجم: آلودگی...
در روز های گذشته آلودگی آنقدر قابل توجه شده که وزارت بهداشت درخواست تعطیلی مدارس را داده و وزارت آموزش و پرورش به بهانه ی لطمه به درس بچه ها مخالفت کرده است. که البته جای تامل بسیاری دارد...
حق دارد دیگر...
بچه باید درس بخواند...
حال این وسط خفه هم شد اشکالی ندارد که...
و البته خانم وزیر هم در پی راه کار هایی برای آلودگی اظهار داشتند که از تهران بروید که خود من به شخصه هیچ وقت این چنین قانع نشده بودم.
که شایان ذکر است به علت برخی مسائل از جمله ضیق وقت از درج برخی خبر ها در باره ی شیرین کاری ها ی شخص نام برده معذور می باشیم..
بخش ششم: داس یا کلید؟؟
این روز ها از کار بی کار(!) شدن فرماندار شیراز به خاطر لغو مجوز کنسرت گروه موسیقی لیان و مدیر کل امور کتاب وزارت ارشاد به خاطر مجوز ندادن به یک کتاب و رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری برای برخی حرف ها هم خبر ساز شد که ما باز هم خدا را شکر کردیم که دکتر جان با کلید آمده اند نه با داس.
هرچند شخم زدن این همه مدیر و رییس و معاون تنها با افزایش کمباین ها مقدور شد.
بخش هفتم: این وری یا آن وری؟؟؟
بعد از آنکه صادق جان زیبا کلام و دوستانش به نفع آمریکا عمل کردند و انرژی هسته ای را بی خاصیت خواندند دم دکتر جان گرم که ساکت ننشستند و اظهار داشتند که ما در جنگ از استقلال دفاع کردیم و در پای میز مزاکره هم از استقلال دفاع می کنیم و دفاع خواهیم کرد. آن روز که در میدان جنگ رزمندگان ما میجنگیدند پشت جبهه همه ی مردم پشتیبان رزمندگان عزیز ما در جبهه ها بودند و هیچ خیانتی بالاتر از خیانت پشت جبهه ها نیست.
هرچند که حقش آن است به علت سنگینی جمله دو دقیقه سکوت کنیم اما شاید بد نباشد که دکتر جان اقدامات رزمندگان امروز در توافق ژنو هم مد نظر بگیرند که چندان هم شبیه اقدامات رزمندگان در جبهه ها نیست.
بالاخره ما هم میفهمیم...
نخوردیم نان گندم ولی پدرمان که نانوا بود(!)
بخش هشتم: استدلال از نوع تدبیر امید:
شاید در جواب این سخن جناب دکتر در باره ی امام خمینی (ره) «امامی که در مقاطع مختلف در برابر دشمن و استکبار ایستادگی کرد و استکبار ستیزی و استقلال خواهی به ما آموخت شهامت آن را هم داشت که آن روز که ضروری و لازم است راه صلح را برگزینند.» همین فرمایش امام (ره) کافی باشد که میفرمایند:عزت و حیاط در سایه ی مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی خصوصا آمریکا را برخود حرام کنید.
بخش نهم:حاج آقا خاطره...
حاج آقا هم از آنجا که دلشان نیامد پست سیاسی ما بدون خاطره ای، سخنی، ابراز وجودی، و یا حتی اسمی از ایشان باشند با جمله ای سنگین همه را غافلگیر کرده و گفتند:
به قول سید حسن نصر الله صهیونیست ها پناهگاه های خود را آماده کنند. هزیمت تاریخی اسراعیل آغاز شده است.
که البته لازم است در اینجا به حاج آقا متذکر شویم که شما قبل از نقل قول کردن از دیگران قدری به فکر فرزندان خود باش که این روز ها علاوه بر نام آقازاده ، نام دختر خانوم و شیرین کاری های اخیر ایشان نیز عجیب میدرخشید که فی الحال صرف نظر نمودیم و بعد محول کردیم.
بخش دهم: تملق چیز خوبی است؟ نیست؟
ما عاخرش هم متوحه نشدیم که تملق و چاپلوسی چیز خوبی هست یا نه؟
حتما خوب است که عده ای روزشان را با این کار شب مبکنند دیگر..
اگر خوب نبود که وارد محیط آموزشی دانشگاه آزاد نمیشد...
یا مثلا یکی می آید و می گوید که به حاج آقا نزدیک تر است تا پدرش..
و یا مراسم ختم مادر دکتر جان اسبق در تبریز که سخنران چشم هایش را بسته بود و دهانش را باز کرده بود که اگر امام علی(ع) و امام حسین(ع) یک یار مانند احمدی نژاد داشتند به آن سرنوشت دجار نمی شدند و یا اینکه احمدی نژاد مانند حضرت ابراهیم (ع)بت شکن است و دیگر آنکه احمدی نژاد لشگر رعب حضرت مهدی (عج) است که برای زمینه سازی پایان غیبت ظهور کرده...
و تنها کاری که از اینجانب می تواند سر دهد این است که سکوت کنم و با خود بیندیشم چقدر خوب میشد که خیلی ها قبل از حرف زدن کمی، تنها کمی فکر کنند.
البته از انجا که مسئولین از این تملق بسیار ناراحت شده و سخت با آن برخورد میکنند میتوان گفت که احتمالا این کار، عمل چندان خوبی نباشد.
بخش یازدهم: من دیگه کلا هیچ حرفی ندارم...
بلاخره بعد از کلی این ور و آن ور بر سر قطه و یا وصل نمودن یارانه ی افراد غیر نیازمند بالاخره اعلام شد که چون این کار هزینه و ریسک بالایی دارد و ممکن است خدایی نکرده گوش شیطان کر موجبات آزردگی خاطر برخی را فراهم آورد دولت قصد انجام این ریسک را ندارد.
و بعد از آنکه اعلام شد قیمت نان فانتزی افزایش نمی یابد، یارانه ی این بخش قطع شد و این نان به قیمت آزاد فروخته شد.
و علی جنتی که در پی تک خوانی زن که با موازین اسلامی هیچ گونه مطابقتی ندارد گفت که به تک خوانی زن مجوز نداده اند اما اگر روزی بدهند پایش خواهند ایستاد:|
اگر فرمان دهد رهبر بتازیم
اگر او خواهد از ما سر ببازیم
اگر صبر و قرار از ما بخواهد
بشینیم و بسوزیم و بسازیم
سید علی لب تر کند ... جان را نثارش میکنیم
و من الله التوفیق
زهرا زمانی
ادامـــــــــه دارد...
رو نوشت برداشتن از این متن به معنای تایــــــید آن بوده و هر گونه کپی برداری با ذکـــــر منبع مجاز میباشد.
با سلام
وبلاگ نویس فرهیخته ، مطلب شما در سایت قلم تو منتشر گردید
منتظر مطالب خوب شما هستیم.
لینک مطلب شما :
http://ghalameto.ir/news/6885/%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%B6%D8%A7%D8%B9-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D9%80%D9%80%D9%80%DB%8C
هدیه سایت:
سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است. حضرت علی(ع)
با تشکر فراوان
مدیریت سایت قلم تو