★زبانِ حالِ سازمانِ بین الملل★
زبانِ حالِ ...سازمانِ بین الملل
خفه خون گرفته ام...کارم شده سکوتی که ازآن شرمساری نصیبم میشود
البته ماجرای امروز و دیروز نیست
من بیش از 60سال است که زبان از خیلی حرف ها کشیده ام
من با چشم خود دیدم قناری ها را درقفس کردند
و هیچ نگفتم
بدتر از آن دیدم که عده ای باغ های زیتون را به ویرانی کشیده اند
من دیدم کسانی را که مقدسات را به تمسخر گرفتند...شکل ها ساختند...توهین ها کردند...
من ذهنشان را خواندم
آن ها میخواستند خداراهم خط بزنند
غنچه ها را زیرپا له کردند
خیلی چیزاها را دیدم اما باز هیچ نگفتم...
آنقدر دیدم که چشمانم سیراب از ظلم است
به قول شاعر این قصه سر دراز دارد....
لعنت براین سکوت...
براین ترس....
براین دنیای من لعنت....
زیتون(نماد کشور فلسطین)
غنچه(شهدا)
منبع:نوشته من و دوستم
منبع عکس :کارخودم