رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی است

من همه‌ى دغدغه‌ام اين است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ايران مشغول چنين حرکت عظيمى هستيم.
تاريخچه‌ى اين دويست سال اخير را بخوانيد و ببينيد چه حوادثى بر اين کشور گذشته است...
امام خامنه اي

مشخصات بلاگ
رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

من همه‌ى دغدغه‌ام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم.
تاریخچه‌ى این دویست سال اخیر را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است...
امام خامنه ای


کلام مولا علي عليه السلام-5

نماز، موجب نزديکي هر پارسايي به خداست و حج ، جهاد هر ناتوان است. هر چيزي زکاتي دارد و زکات تن، روزه و جهاد زن، نيکو شوهر داري است.حکمت 136 / نهج البلاغه



مسابقه نهج البلاغه

وصيت نامه شهدا

نام شهيد : شهيد حميد رشيدي خدا را شکر کنيد که در اين عمري که از خدا گرفتيد شاهد چنين تحول عظيمي بوديد قدر اين انقلاب را بدانيد و از آن مراقبت کنيد. به متاع قليل دنيا دل نبنديد که شما را منحرف و بر زمين مي زند. .

آخرین نظرات
  • ۱ شهریور ۹۵، ۱۷:۱۷ - Sarah Az
    جالبه

۳۲۵ مطلب با موضوع «سبک زندگی» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ب.ظ

قدرت شیطانی زنان آلوده...

زن

امام باقر علیه السلام فرمود:

زنى هرزه با چند نفر از جوانان بنى اسرائیل مصادف شد.

با قیافه به ظاهر آراسته خود آنها را فریفت .

یکى از جوانان به دیگرى گفت اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش ‍ خواهد شد.

زن آلوده این سخن را شنید، گفت به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه برنمى گردم .

هنگام شب به محل عابد رفت در را کوبید گفت زنى بى پناهم امشب مرا در خانه خود جاى ده .

عابد امتناع ورزید.

زن گفت:

چند نفر جوان مرا تعقیب مى کنند اگر راهم ندهى ، آنها برسند از چنگشان خلاصى نخواهم داشت(حربه های شیطانی زنان!!!! از مکر زن غافل مشو!!) .

عابد این حرف را که شنید او را اجازه ورود داد

(خلوت با نامحرم!!!! جایی که شیطان وعده داده که همیشه آنجا حضور خواهد داشت و اگر دو نفر نامحرم درجایی خلوت کردند وعده صادق داده که نفر سوم او باشد!!)

همین که داخل خانه شد لباس از تن خود بیرون کرد و قامت دلاراى خویش را در مقابل او جلوه داد.

چشم عابد به پیکر زیبا و اندام دلفریب او افتاد.

چنان تحت تاءثیر غریزه جنسى واقع شد که بى اختیار دست خود را بر اندامش نهاد.(نگاه آلوده تیریست از تیرهای شیطان!!)

در این موقع ناگاه به خود آمده متوجه شد چه از او سرزده دیگى بر سر بار داشت ، براى تهیه غذا زیر آن آتشى افروخته بود.

جلو رفت دست خود را بر آتش نهاد

زن پرسید چه کاریست که از تو سر مى زند؟

جواب داد دست من خود سرانه کارى کرد او را کیفر مى دهم

از دیدن این وضع زن طاقت نیاورده ، از خانه او خارج شد در بین راه به عده اى از بنى اسرائیل برخورد، گفت فلان عابد را در خانه یابید که خود را آتش داد. وقتى آمدند مقدارى از دست او را سوخته یافتند

منبع از:http://shakkak.blogfa.com/


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۵
زهرا عزیزی
سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ب.ظ

حجاب مصونیت است

منبع از:http://chekhabara.mihanblog.com/

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۱
زهرا عزیزی
شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۱۰ ب.ظ

بهترین بابای دنیا.....

ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ ﻧﻘﺎﺷﯽﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻗﺎ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ
ﻫﯿﭻ، ﺑﺎﺩﺍﻡ ﺯﻣﯿﻨﯽﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻗﺎ
ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ، ﺑﻤﺎﻧﺪ؛ ﺑﻌﺪ ِ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺁﻗﺎ ﺍﺯ
ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ
ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻗﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮﺩ!
ﺣﺎﻻ ﻫﻤﻪﯼ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ
ﺭﻓﺘﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺁﻗﺎ ﻭ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺵ
ﺑﺎ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﯽﻋﺒﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻗﺎ
ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻫﺪﯾﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺮﻍ ﻭ
ﺧﺮﻭﺱﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪﯼ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻩ
ﻭ ﺑﻌﺪ ِ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ، ﺭﻫﺒﺮ ﺭﺍ
ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺣﺎﻻ ﻫﻢ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ
ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻗﺎ ﻗﻮﺭﻣﻪ ﺳﺒﺰﯼ
ﺑﭙﺰﻧﺪ ﻭ ...
ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪﯼ ﺍﻭﻝ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ
ﺁﻗﺎ، ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﻔﻆ "ﺑﺎﺑﺎ " ﺧﻄﺎﺏ
ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪﺗﺮ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﮐﻪ
ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ، ﺩﯾﺪﯼ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺁﻗﺎ ﺭﻭ ﮔﻔﺘﯽ ﺑﺎﺑﺎ؟
ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ ﺑﺎ ﯾﻘﯿﻦ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ "ﺧﺐ ﺑﺎﺑﺎﯼ
ﻫﻤﻪﺳﺖ ﺩﯾﮕﻪ " ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﻄﻠﯿﻢ ﺭﻫﺒﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺑﻨﺎﻣﯿﻢ

منبع از:http://chekhabara.mihanblog.com/
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۰
زهرا عزیزی
شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۰۶ ب.ظ

خدایا....!

افسران - درد دل..!  قابل توجه افسران گرامی ( بسیار مهـــــم )

منبع از:http://chekhabara.mihanblog.com/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۶
زهرا عزیزی
شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ب.ظ

این پارچه سیاه یادگارکیه؟خاطرتون هست؟

تو میتوانی روسری نصفه نیمه ات را هی برداری و دوباره بزاری
میتوانی گاهی بادبزنش کنی
میتوانی مانتوی رنگی کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود
فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند
فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما
فرض کن گرمشان نمیشود
فرض کن تو روشنفکری و اینها امل
آخر تو چه میدانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست
آخر تو چه میدانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر مینشاند تو میتوانی خوش باشی به عرق نکردن در روزهای گرم تابستان

تو چه میدانی این تکه پارچه سیاه یادگاری کیست.....

منبع از:http://chekhabara.mihanblog.com/

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۱
زهرا عزیزی
شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۳ ب.ظ

حضور

حضور!

" زن ، کنار بستر مرد که بر روی خوشه های بلند و زرین ذرت های وحشی آرمیده بود ، می ایستاد .

لحظه ای در او خیره می شد و گاه لحظاتی و گاه این تماشا بسیار به طول می انجامید.

زن این فرصت را سخت دوست میداشت. او مرد را بنگرد، آزاد، راحت آنچنان که می خواهد،

چندان که نیاز دارد و مرد بی خبر ، با نگاههایش او را نفشرد، نیازارد، مقید نسازد ،

به گونه ای بودن واندارد!.

تنها درین لحظات بود که او می توانست مرد را به تمامی ببیند ، بنگرد،  آزاد ،مطلق.

در بیداری ناچار بود نگاهش را تنها به چشم های او بیفکند، با نگاههای او در آمیزد.در بیداری

او را مینگریست ؛که او را مینگرد! دیدن مرد را می نگریست و حال خود مرد را مینگرد.

درین فرصت اندک و راحت و بی رنگ و مرز و قید بود که زن مرد را مینگریست ؛ همچنان که درتنهایی

دور از او ، به او می اندیشد ، او را به یاد می آورد و حال به او می اندیشد و او را به یاد می آورد

و تصورش میکند و مرد در عین حال در زیر چشمان وی بی هیچ جنبشی حضور دارد و.... "   

هبوط/علی شریعتی


وقتی آنچه میخواهم بگویم در کلام دیگری میابم تلاشی برای جمله سازی نمیکنم یعنی ضرورتی نمیابم

مهم رساندن معناست برایم...


دیر وقتی ست تو را بی تو ننگریسته ام ، کلافه ام، ازین تنهایی ِ  "با تو"...

. . .

منبع از:http://yeknafartalabe.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۳
زهرا عزیزی
يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ب.ظ

فیلم/خیابان‌گردی قهرمان جهان با فراری طلایی

فیلم/خیابان‌گردی قهرمان جهان با فراری طلایی

ریاض العزاوی که علاوه بر تابعیت عراق، تابعیت بریتانیا را نیز دارد ، و برای طلایی کردن فراری خود 250 هزار دلار هزینه کرده است.

به گزارش فرهنگ نیوز ،خودروی فراری که با آب طلا رنگ شده متعلق است به «ریاض العزاوی» قهرمان جهان در رشته کیک بوکسینگ،این خود ور وصاحبش توجه بسیاری از مردم لندن را به خود جلب کرد.

ریاض العزاوی که علاوه بر تابعیت عراق، تابعیت بریتانیا را نیز دارد ، و برای طلایی کردن فراری خود 250 هزار دلار هزینه کرده است.

برای دیدن فیلم به  منبع بروید

منبع از:http://www.farhangnews.ir/content/75249

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۰۰
زهرا عزیزی
چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ق.ظ

لحظه سخت تصمیم گیری برای یک مادر!+فیلم

یک مادر روسی در جریان آتش سوزی منزل مسکونی اش ، در لحظاتی سخت و دلهره آور برای نجات فرزندانش آنها را از طبقه چهارم به پایین انداخت و خوشبختانه فرزندان او سالم ماندند.

برای دیدن فیلم به منبع بروید

منبع از:http://www.farhangnews.ir/content/74860

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۵۹
زهرا عزیزی
شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۰۵ ب.ظ

بایدها و نبایدها


برای زندگی در میان این جماعت باید ...


خیلی چیزها رو نبینی ..


اگرم دیدی ، دَم نزنی ..


خیلی چیزها رو نشنوی ..


به خیلی چیزها و کسان اعتماد نکنی ..


از خیلی چیزا بگذری ..


حتی از گفتن درد ، هراس و آرزوهایت


گذشتن از همه ی اینا ...


دلی بزرگ می خواهد ...


« رَ‌بِّ اشْرَ‌حْ لِی صَدْرِ‌ی »





داغ کن - کلوب دات کاممنبع از:http://siavash1356.blogfa.com
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۰:۰۵
زهرا عزیزی
شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۳۳ ب.ظ

دلنوشته خود خودم ....(زهـــــــــــــــــرا)

سلام به همتون

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

راستش دلم گرفته در حد المپیک

مثه دیوونه ها شدم یاراه میرم و باخودم حرف میزنم یا پاچه میگیرم

بابااین همه پست میزارم  یه امشبم برا دل خودم پست میزارم...اصن میخوام تموم حرفای نگفتمو امشب بنویسم....همتون بخونین....دل لامصب من مگه چقد ظرفیت داره....همش 17سالمه باباComputer

اقا ازکجا بگم؟؟؟؟؟از سختیایی که ازدوران بچگیم کشیدم و ازسختیایی که الانم میکشیم و ما رو تاحد

جنون میبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟از ناراحتیای خونواده؟؟؟؟؟؟؟؟؟از درد دوریه کسی که یک ساله دارم دیوونش میشم؟؟؟؟؟؟؟

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

بزارین ازبزرگ ترین مشکلم بگم که جلو خانوم شیری دووم نیاوردم و زدم زیرگریه

خیلی سعی کرد قانع کنه منو اما من ازاین گوش میشنیدم ازاین گوشمم بیرون میرفت

من ازدار دنیا یه داداش29ساله دردونه دارم که تنهاکسیه که خیلی برام عزیزه

بین ما و خونوداش اختلاف افتاده سریه جریان هایی ...گفتنش جایزنیس

یک ساله دارم له له میزنم برادیدنش

یک هفتس بهش پیام میدم بیا ببینمت و دلم برات تنگ شده.....یادته بهم میگفتی دخترکوچولوی خودمی؟؟؟؟؟؟؟؟چجورپدری هستی که دخترشو ول کرده به امون خدا؟؟؟؟؟؟؟؟اصن نه فک میکنه مردست نه زنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ای داداش صاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااابر دارم داد میزنما

ببین من میمیرم بعدا پشیمون میشی و میای قبرم و بغل میکنی وگریه میکنی

  داداشی هرچی زودتر برگرد ....تکیه گاه میخوام

حالا من باخدا حرفاموبزنم:!!!!!!!!!!!!!!!

خدایاااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟میشنوی صدامو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هنوز قهری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خدایا من بگم قلت کردم کوتاه میای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین منو .....به خودت قسم داغونم......بسه.....امتحان بسه....نه خودم نه خونوادم دیگه ظرفیت نداریم.....برگه هامون بالاس بگیر ازمون

خدیا راستی اینم بگم!!!!!!!!!!!!!!!!!

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

جواب یک سال بی کسیم و کی میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یک سال اشک ریختنم و ؟؟؟؟؟؟؟

خانوم شیری تاکید کرده کلمه کلیدی و منبع فراموشم نشهgen152.gif

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

منبع از:دل بدبخت زهــــــــــــــــــــــــرا

کلمه کلیدی:.نفرین به این زندگی مردیم میگیم زنده ایم....نفرین به این سرنوشت کین قصه را این طور نوشت

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۳۳
زهرا عزیزی
جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ب.ظ

نقاشی...

معلم برای سفید بودن برگه نقاشی ام

تنبیهم کرد!

و "همه" به من خندیدند...

اما من خدایی را کشیده بودم،

که "همه" می گفتند:

دیدنی نیست...

منبع از:http://tashbad1993.blogfa.com/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۶
زهرا عزیزی
جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ب.ظ

توبیخ!


بچه که بودم سیب را زرد
میکشیدم

و هر بار معلممان مرا توبیخ میکرد.

او چه میدانست از هفت رنگ


فقط یک مداد رنگی

دارم و ما بقی را بین

خواهر و برادرانم تقسیم کرده ام

منبع از:http://tashbad1993.blogfa.com/

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۱
زهرا عزیزی
جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۲۶ ب.ظ

زنان سرزمین من!!!!

 نامه زن ایرانی به مرد هموطنش:

*

پیاده از کنارت گذشتم، گفتی: "قیمتت چنده خوشگله؟"

سواره از کنارت گذشتم، گفتی: "برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!"

در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود

در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود

زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی

در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من

در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی

در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلندگفتی: "زهر مار!"

در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت فحش خواهر و مادر بود

در پارک، به خاطر حضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم

نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی

من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی

مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!

تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است

من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام

عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی

عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد

من باید لباس هایت را بشویم و اتو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ

من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر

وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است

وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است
منبع از:http://tashbad1993.blogfa.com/
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۲۶
زهرا عزیزی
جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ب.ظ

--کودکان بهشت--

درد های شبانه تو را کسی گردن نگیرد،‌ خدا هست

هر شب بر بالین تو بیدار میماند 

و آسمان را همرنگ چشم های تو بارانی میکند

از سرفه های خونی تو میشود شعرها نوشت

در امتداد رنج

از فراز کوهی از غصه، میشود بلند گفت؛

چشم انتظار فردا بمان

یا پرنده میشوی یا ماهی

ولی نفس کشیدن های سبز را ادامه می دهیم 

حتی در این هوای خاکستری

زیر آسمانی که

سالهاست با فعل پاکی غریبه است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۱۵
زهرا عزیزی
جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۵۲ ب.ظ

خدایا...!

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد


، بسراغت می آید من همانی ام که همیشه دعاهای عجیب و غریب می کند و چشم هایش را می بندد
 
و می گوید: من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی همانی که گاهی لج می کند

 و گاهی خودش را برایت لوس می کند همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد.

 همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زند .

گاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه حالا یادت آمد من کی هستم؟؟؟؟؟
منبع از:http://harfehdel.mihanblog.com/
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۵۲
زهرا عزیزی