یا صاحب الزمان(عج)...
راهــــی به خـدا دارد خلوتـگه تنـــهایی
آنجا که روی از خود آنجا که به خود آیــی
هر جا که سری بردم در پــرده تو را دیـدم
تو پرده نشـینی و من هـرزه ی هر جایی بیدار تو تا بـــــودم رویـای تو مـــــــی دیـدم
بیدار کن از خـــــوابم ای شــــــــــاهد رویایی
از چشم تو می خیزد هنگامه ی ســــر مستی
وز زلف تو می زایــــد انگیزه ی شــــــــیدایی
هر نقش نگارینــت چــون منظره ی خورشـــــید
مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی
چشمی که تماشاگر دز حسن تو باشد نیست
در عشق نمی گنجد این حسن تماشـــایی
شهریا