رابطه دینداری و معنویت
رابطه دینداری و معنویت
ما در تحقیق خود در باب دین و دورة زندگی، دینداری و معنویت را بهعنوان دو نوع جهتگیری مذهبیِ متمایز اما نسبتاً همپوشان مفهومسازی کردهایم. این مفهومسازی به پیروی از ووثنو (1998) صورت گرفته است که بین ساکنشدن (dwelling) و در جستوجوبودن (seeking) تفاوت میگذارد. ما دینداری را به لحاظ اهمیت عقاید و اعمال دینیِ نهادینهشده یا سنتمحور در زندگی فرد تعریف کردهایم. افراد بسیار دیندار کسانی هستند که ایمان به خدا و حیات اخروی و دین سازمانیافته (بهعنوان مثال حضور در کلیسا) در زندگیشان نقش اساسی دارد؛ اینان ساکنشدگانی (dwellers) هستند که تجربهها و اعمال دینیشان مبتنی بر اشکال مأخوذ و معمول رفتار دینیای است که نوعاً در محلهای عمومی اجرا میشود. در مقابل، معنویت را برای اشاره به اهمیت دینِ نهادینهنشده یا عقاید و اعمال غیرسنتمحور در زندگی فرد مورد استفاده قرار میدهیم. افراد بسیار معنوی کسانی هستند که در زندگیشان طلبِ حسِ پیوستگی (connectedness) نقش محوری دارد؛ آنان جویندگانی (seekers) هستند که به اعمالی (مثلاً نیایش و مراقبه) میپردازند که هدف از آنها، استنتاج معنا و پروراندن مفهوم بههمپیوستگی با دیگریْ مقدس است. اساساً، در این چهارچوب کلی، فردی بسیار دیندار یا معنوی به شمار میآید که آگاهانه و بهگونهای نظاممند به انجام اعمالی که غایتشان یکیشدن با امر مقدس است بپردازد. (برای جزئیات بیشترِ تعاریفِ این تحقیق و فرایند رمزنگاری مراجعه کنید به: Wink And Dillon, 2002 in press).