رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی است

من همه‌ى دغدغه‌ام اين است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ايران مشغول چنين حرکت عظيمى هستيم.
تاريخچه‌ى اين دويست سال اخير را بخوانيد و ببينيد چه حوادثى بر اين کشور گذشته است...
امام خامنه اي

مشخصات بلاگ
رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

من همه‌ى دغدغه‌ام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم.
تاریخچه‌ى این دویست سال اخیر را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است...
امام خامنه ای


کلام مولا علي عليه السلام-5

نماز، موجب نزديکي هر پارسايي به خداست و حج ، جهاد هر ناتوان است. هر چيزي زکاتي دارد و زکات تن، روزه و جهاد زن، نيکو شوهر داري است.حکمت 136 / نهج البلاغه



مسابقه نهج البلاغه

وصيت نامه شهدا

نام شهيد : شهيد حميد رشيدي خدا را شکر کنيد که در اين عمري که از خدا گرفتيد شاهد چنين تحول عظيمي بوديد قدر اين انقلاب را بدانيد و از آن مراقبت کنيد. به متاع قليل دنيا دل نبنديد که شما را منحرف و بر زمين مي زند. .

آخرین نظرات
  • ۱ شهریور ۹۵، ۱۷:۱۷ - Sarah Az
    جالبه
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۵۷ ب.ظ

داستان‌هایی از ائمه اطهار، درباره کار و تلاش

داستان‌هایی از ائمه اطهار، درباره کار و تلاش




عرق کار

امام کاظم(ع) در زمینی که متعلق به شخص خودش بود، مشغول کار و اصلاح زمین بود. فعالیت زیاد، عرق امام را از تمام بدنش جاری ساخته بود. علی بن ابی‌حمزه بطائنی در این وقت رسید و عرض کرد: "قربانت گردم، چرا این کار را به عهده دیگران نمی‌گذاری؟"
  ـ "چرا به عهده دیگران بگذارم؟‌ افراد از من بهتر، همواره از این کارها می‌کرده‌اند".
  ـ "مثلاً چه کسانی؟"
  ـ "رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و همه پدران و اجدادم. اساساً کار و فعالیت در زمین از سنن پیامبران و اوصیای پیغمبران و بندگان شایسته خداوند است".1
بار نخل
علی بن ابی‌طالب(ع)از خانه بیرون آمده بود و طبق معمول به طرف صحرا و باغستان‌ها ـ که با کار کردن در آنجاها آشنا بود ـ می‌رفت. ضمناً باری نیز همراه داشت. شخصی پرسید: "یا علی! چه چیز همراه داری؟"
  ـ "درخت خرما، ان‌شاءالله!"
  ـ درخت خرما؟!"
  تعجب آن شخص وقتی زایل شد که بعد از مدتی، او و دیگران دیدند تمام هسته‌های خرمایی که آن روز علی همراه می‌برد که کشت کند و آرزو داشت در آینده، هر یک درخت خرمای تناوری شود، به صورت یک نخلستان درآمد و تمام آن هسته‌ها سبز و هر کدام درختی شد.2
توجه به معاش زندگی
داود بن سرحان می‌گوید: روزی دیدم امام صادق(ع) با دست خود، مقداری خرما را با پیمانه می‌سنجد، عرض کردم: "قربانت گردم، اگر به بعضی از فرزندان یا غلامان، دستور می‌دادی تا این کار را انجام دهند، بهتر بود!"
  امام در پاسخ من فرمود: "ای داود! زندگی یک انسان مسلمان، سامان نمی‌یابد، مگر با سه کار: 1. دین و احکام آن را بشناسد؛ 2. در گرفتاری‌ها صبر و تحمل کند؛ 3. اندازه‌گیری در معاش زندگی را به نیکویی حفظ نماید."3 و فرمود: "(جدم) علی بن الحسین وقتی که صبح می‌شد، به دنبال کسب و کار از خانه بیرون می‌آمد، شخصی عرض کرد: "ای پسر رسول خدا کجا می‌روی؟" فرمود: "اَتَصَدَّقُ لِعَیالی؛ می‌روم تا برای افراد خانواده‌ام صدقه تهیه کنم"، او پرسید: "آیا صدقه طلب کنی؟" فرمود: "مَنْ طَلَبَ الْحَلالَ فَهُوَ مِنَ الله صَدَقَةٌ عَلیْهِ؛ هر کس که (با کار و کاسبی) کسب مال حلال کند، آن مال از جانب خدا، صدقه برای اوست".4
همسفر حج
مردی از سفر حج برگشته بود و سرگذشت مسافرت خویش و همراهانش را برای امام صادق تعریف می‌کرد، مخصوصاً یکی از همسفران خویش را بسیار می‌ستود که چه مرد بزرگواری بود، ما به معیّت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم؛ یکسره مشغول طاعت و عبادت بود، همین که در منزلی فرود می‌آمدیم، او فوراً به گوشه‌ای می‌رفت و سجاده خویش را پهن می‌کرد و به طاعت و عبادت خویش مشغول می‌شد.
  امام فرمود: "پس چه کسی کارهای او را انجام می‌داد؟ و که حیوان او را تیمار می‌کرد؟"
  ـ "البته افتخار این کارها با ما بود. او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت".
  ـ "بنابراین، همه شما از او برتر بوده‌اید".5
بستن زانوی شتر
قافله چندین ساعت راه رفته بود. آثار خستگی در سواران و در مرکب‌ها پدید گشته بود. همین که به منزلی رسیدند که آنجا آبی بود، قافله فرود آمد. رسول اکرم(ص) نیز که همراه قافله بود، شتر خویش را خوابانید و پیاده شد. قبل از هر چیز، همه در فکر بودند که خود را به آب برسانند و مقدّمات نماز را فراهم کنند. رسول اکرم بعد از آنکه پیاده شد، به آن سو که آب بود روان شد، ولی بعد از آنکه مقداری رفت، بدون آنکه با احدی سخن بگوید، به طرف مرکب خویش بازگشت.
  اصحاب و یاران با تعجب با خود می‌گفتند: آیا اینجا را برای فرود آمدن نپسندیده است و می‌خواهد فرمان حرکت بدهد؟! چشم‌ها مراقب و گوش‌ها منتظر شنیدن فرمان بود. تعجب جمعیت، هنگامی زیاد شد که دیدند همین که به شتر خویش رسید، زانوبند را برداشت و زانوهای شتر را بست و دو مرتبه به سوی مقصد اولی خویش روانه شد.
  فریادها از اطراف بلند شد: "ای رسول خدا! چرا ما را فرمان ندادی که این کار را برایت بکنیم و به خودت زحمت دادی و برگشتی؟ ما که با کمال افتخار برای انجام این خدمت آماده بودیم." حضرت در جواب آنها فرمود: "هرگز از دیگران در کارهای خود کمک نخواهید و به دیگران اتکا نکنید، ولو برای یک قطعه چوب مسواک باشد".6
خواهش دعا
شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق آمد و گفت: "درباره من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد؛ که خیلی فقیر و تنگدستم".
  امام فرمود: "هرگز دعا نمی‌کنم".
  ـ "چرا دعا نمی‌کنید؟"
  ـ "برای اینکه خداوند راهی برای این کار معیّن کرده است. خداوند امر کرده که روزی را پی‌جویی کنید و طلب نمایید، اما تو می‌خواهی در خانه خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه خود بکشانی!"7
علی(ع)به دنبال کارگری
روزی شرایط زندگی بر علی(ع )به قدری تنگ شد که گرسنگی شدیدی آن حضرت را فرا گرفت. امام علی(ع) از خانه بیرون آمد و در جست‌وجوی آن بود تا کاری پیدا شود و کارگری کند و با مزد آن، گرسنگی خود را رفع کند. در مدینه کار پیدا نکرد و تصمیم گرفت به عوالی مدینه (مزرعه‌ای به فاصله یک فرسخ و نیمی مدینه) برود، بلکه آنجا کار پیدا شود. به آنجا رفت. ناگاه دید زنی خاک الک کرده و جمع نموده است. با خود گفت: لابد این زن منتظر کارگری است تا آب بیاورد و آن خاک را برای ساختن ساختمان گل نماید، نزد آن زن رفت و معلوم شد که او منتظر کارگر است. پس از صحبت با او، قرار بر این شد که علی(ع) آب از درون چاه بیرون بکشد و برای هر دلوی، یک خرما اجرت بگیرد. شانزده دلو از چاه (عمیق آنجا) آب بیرون کشید، به طوری که دستش تاول زد، آن آب‌ها را طبق قرار داد بر سر آن خاک ریخت. زن شانزده خرما به امام علی(ع) داد و آن حضرت به مدینه بازگشت و جریان را به پیامبر گفت و با هم نشستند و آن خرماها را خوردند و گرسنگی آن روزشان برطرف گردید.8

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۸
bahar shirazi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">