رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی است

من همه‌ى دغدغه‌ام اين است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ايران مشغول چنين حرکت عظيمى هستيم.
تاريخچه‌ى اين دويست سال اخير را بخوانيد و ببينيد چه حوادثى بر اين کشور گذشته است...
امام خامنه اي

مشخصات بلاگ
رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

من همه‌ى دغدغه‌ام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم.
تاریخچه‌ى این دویست سال اخیر را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است...
امام خامنه ای


کلام مولا علي عليه السلام-5

نماز، موجب نزديکي هر پارسايي به خداست و حج ، جهاد هر ناتوان است. هر چيزي زکاتي دارد و زکات تن، روزه و جهاد زن، نيکو شوهر داري است.حکمت 136 / نهج البلاغه



مسابقه نهج البلاغه

وصيت نامه شهدا

نام شهيد : شهيد حميد رشيدي خدا را شکر کنيد که در اين عمري که از خدا گرفتيد شاهد چنين تحول عظيمي بوديد قدر اين انقلاب را بدانيد و از آن مراقبت کنيد. به متاع قليل دنيا دل نبنديد که شما را منحرف و بر زمين مي زند. .

آخرین نظرات
  • ۱ شهریور ۹۵، ۱۷:۱۷ - Sarah Az
    جالبه

۷۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ب.ظ

شلمچه...

دخترک زل زده بود به خاک شلمچه

گفت: شلمچه؟

اگه عروسکمو بهت بدم

بابامو بهم میدی؟


منبع : فضای مجازی
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۴۸
Negin Azizi
جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ب.ظ

چند تصویر پر محتوا...






۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۰
Negin Azizi
جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ

شبکه های ضد اجتماع



یک سوال که خودم طرح کردم!

سوال: چرا عنوان این مطلب من به جای اینکه شبکه های اجتماعی باشد شبکه های ضد اجتماع است ؟ 
چون باعث:

۱) از بین رفتن ارتباطات خانواده ها

۲) از بین رفتن غیرت ها

۳) از بین رفتن اعتماد بین مردم

۴) امدن بعضی از الفاظ زبان های بیگانه بین ما

۵) از یاد بردن دین مان

۶) بلوغ زود رس نوجوانان

۷) به خطر افتادن سلامت روحی مان

۸) به خطر افتادن سلامت جسمی مان

۹) نا امن شدن جامعه

۱۰) از بین رفتن حریم های بین همه

۱۱) همه موارد و خیلی موارد دیگر 

انتخاب با خود توست ایا می ارزد که این کار را با خود می کنی؟

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۲
TRIPLE S.
چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۰۵ ب.ظ

نسل یک و نسل چهار در راهپیمایی 22 بهمن سال1393


نسل یک و نسل چهار در راهپیمایی 22 بهمن سال1393


منبع: خودم


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۵
Negin Azizi
چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ

کلافِ سردرگمِ

آهـای دنیـا ! 

.

کلافِ سردرگمِ یادهـایت که این چنین در لا به لای تار و پودِ

.

اندیشه هایم گره خورده است ، کلافـه ام کرده ... 

.

پس بگیر از من این یادهـای پریشـان را !

.
" اعوذ باالله من شر النفسی ، اعوذ باالله من همزات الشیاطین " 
.


1368901042864780_large.jpg


منبع:قلم بنده ....

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۷
فاطمه پرواز
سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ب.ظ

دیار عاشقی (قسمت اول)

بسم رب الشهدا و الصدقین

سلامی به گرمی خون شهید ، آنگاه که به خود می غلتد ...

امروز قلم بر دست گرفته ام تا همچون مجنون ، دلنوشته ای از جنون و دلدادگی ام بنویسم ! ! !

اما چرا نوشتن ؟ !

مگر غیر از این است که : " رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون " ؟ !

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۲
فاطمه پرواز
سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ب.ظ

خــدایــا ..... فیلترش نمیکنی ؟

خــدایــا .....

فیلترش نمیکنی ؟

دنیا رو میگم

دنیات پر شده از بی غیرتی ، ناجوونمردی ، تنهایی و .....مردها دست تو دست ناموس خودشون ، چشم تو چشم ناموس دیگران دارن



زنها بی رنگ و بی انگیزه واسه مرد خودشون ، پر رنگ و با انگیزه برای مرد دیگران شدن

بچه ها چشماشون باز شده واسه چیزایی که نباید ببینن و گوشاشون تیز برای چیزایی که نباید بشنون

جوونا بی هدف به دنبال سرگرم شدنن و به هر چیز بی ارزشی سریع دل می بندن

پیرمردا و پیرزنا، تنها و بیکس به فراموشی سپرده شدن و هر لحظه طلب مرگ میکنن

فیلترش کن خدا

فیلترش کن تا همین چند تا آدم متفاوت هم مثل بقیه نشدن !



منبع: قلم بنده ...
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۳
فاطمه پرواز
سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ب.ظ

دهه فجر مبارک

شعر و دکلمه زیبا برای دهه فجر


                                                                              از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
اندیشه باور شد، در امتداد باران
بر صخره‏های همّت جوشیده خون غیرت
بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران
و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد
بر پهندشت باور، خالی است جای یاران

دهه فجر مبارک
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۸
فاطمه پرواز
سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ

حـاج قا باید بایـد برقـصـه !!

 هم سنگـریا پیشنهاد می کنمـ حتما حتما بخونیدش :)

گزارش تصویری، منطقه عملیاتی شلمچه




خادم الشهدایی تعریف می کرد :                     

چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.
اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که...
از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...
دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست!
باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد...
سپردم به خودشان و شروع کردم.
گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!
خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟
گفتم: آره!!!
گفتند: حالا چه شرطی؟
گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.
گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟
گفتم: هرچه شما بگویید.
گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!!
اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم.
دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...
در طول مسیر هم از جلف‌بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم...! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...
می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است...
از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!!
به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...
برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد.
آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد...
همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم ...
به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند.
هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... 
پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند."

تصاویر درخشان, جداکننده متن درخشان, جلیتر


منبع :قلم بنده ...وشنیده هام ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۲۵
فاطمه پرواز
دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ب.ظ

خدایا بخدا دلم گرفته


خدایا بخدا دلم گرفته

دلم گرفته از این که می خواهم بخندم 

اما نمی توانم


دلم گرفته از این قلم هم مرا یاری نمی کند

قلمی که با ریختن اشکهایم 

دیگر تاب و توان نوشتن را ندارد

خدایا به خدا دلم گرفته

فردا جمعی از دوستام ....


عازم خاک پاکی هستن .. ...


 که غیور مردانی جان خود را برای دفاع از آن از دست دادند ...


ومن اینجا زیر این اسمون حسرت  رفتن به اونجا رو میکشم ....


خدایا رفتن و ماندن دردست توست برای رفتنم التماس میکنم

 اگر نرفتنم حکمت است دلم را به ماندن خوش کن ....




منبع:

قلم اشک هام. . .  جوهر خونم 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۴
فاطمه پرواز
دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۱۷ ب.ظ

مناجات با خدا


خدایا

به آنچه دادی تشکر

به انچه ندادی تفکر

به انچه که گرفتی تذکر

که داده ات نعمت

نداده ات حکمت

و گرفته ات علت است

خدایا شکر میکنم

یا رب آنچه خوب است در تقدیر ما کن

و آنچه بد است از ما و دوستان ما دور کن .


منبع: قلم بنده ....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۱۷
فاطمه پرواز
دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

عشق مجازی



 برخـی در این روزگار..!

با یک کلیک کردن هزار بار عاشق میشوند..!

از آن عشق های که اول شیـرین بعد دوست داشتنی..

سپس تکراری و در آخـر دور ریختنی..!

عشق واقعی را فراموش کردیم زمانیکه..

شروع کردیم به قربانت برم های تایـپی با آبجی های مجازی..!

به دوست دار های اس ام اسی..!

به عاشقتم و عـزیزم دلگـرم شدیم..!

فرقی برایمان نکرد که چه کسی و از چه جنسی باشد..!

فقـط اینکه دمـی بگذرد..!

الـــبته...!

عشقی که دات کامی(com.) باشد..!

حاصلش نیست جز بدبختی و ناکامی..!


منبع: قلم بنده ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۰۰
فاطمه پرواز
يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۴۶ ب.ظ

مثلا ما کشور اسلامـــی هستیم...


 مثلا ما کشور اسلامـــی هستیم...
مثلا.....
اما دارن یواش یواش اسلام رو کمرنگ میکنن ولی ما نمیزاریم و با مقاومت خودمون تمام غیرت خودمونو رو میکنیم...
درسته که برای حفظ اسلاممون لازم نیست به جنگ سرد بریم ولی وظیفمونه که به جنگ نرم بریم بیاید از هر طریقی که شده سعی خودمونو بکنیم ممنون....


منبع : دل...اگر لایق باشد


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۴۶
Negin Azizi
يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۰۵ ب.ظ

دهه ی فجر



با سلام و خسته نباشید به تمام بازدید کنندگان. در این ایام  دهه ی مبارک فجر، خوب است عکس ها و مطالبی که در این باره به دست می آوریم به اشتراک بگذاریم. من خودم هم همین کار را خواهم  کرد با تشکر:   امیریان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۵
محدثه امیریان
شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۰۳ ب.ظ

نـــمــاز....

پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم):وقتی بنده ای از نمازش فارغ شود و از خدا حاجتش را نخواهد خداوند به ملائکه اش می فرماید به این بنده  بنگرید که واجب مرا ادا کرد و از من حاجتش را نخواست گویا از من بی نیاز است ؟ نمازش را بگیرید و به صورتش بزنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳
bahar shirazi