این پارچه سیاه یادگارکیه؟خاطرتون هست؟
تو میتوانی روسری نصفه نیمه ات را هی برداری و دوباره بزاری
میتوانی گاهی بادبزنش کنی
میتوانی مانتوی رنگی کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود
فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند
فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما
فرض کن گرمشان نمیشود
فرض کن تو روشنفکری و اینها امل
آخر تو چه میدانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست
آخر تو چه میدانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر مینشاند تو میتوانی خوش باشی به عرق نکردن در روزهای گرم تابستان
تو چه میدانی این تکه پارچه سیاه یادگاری کیست.....
منبع از:http://chekhabara.mihanblog.com/