شوخی با ادبیات
کبوتر با کبوتر باز با باز . . . . . گرفت مادر زنم ناگه مرا گاز
یکی از بزرگان اهل تمیز . . .... . . از ترس زنش رفت زیر میز
شنیدم از نیک مردی فقیر . . . . . که موشی پرید توی ظرف پنیر
ربنی آدم اعضای یکدیگرند . . . . . سرِ یک قران پول به هم می پرند
اگر داری تو عقل و دانش و هوش . . . . . برو دیپلم بگیر فالوده بفروش
تو کز محنت دیگران بی غمی . . . . . بخور جای من جان من شلغمی
تو نیکی می کن و در دجله انداز . . . . . خودم شیرجه میرم درش میارم
هرچه از دوست می رسد نیکوست . . . . . آب شلغم بهتر از آب کدوست
میازار موری که دانه کش است . . ..... . . که شلوار زیرش بدون کش است
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز . . . . . مرده آنست که مشتش بزنی جم نخورد
میازار موری که دانه کش است . . . ... . که جدش در آمریکا هفت تیر کش است
یارب آن دلبر شیرین که سپردی به منش . . . . . از بس که ننر بود سپردم به ننش !
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند . . . . . سر هفت مرد کچل را فر شش ماهه زدند
شوخی با شعر((رزم رستم و ویروس))
--------------------------------------------------------------------------------
به نام خداوند ویروس گارد
کنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یکی Disk داد / بگفتا به رستم که ای نیکزاد
در این Disk باشد یکی File ناب / که بگرفتم از Site افراسیاب
چنین گفت رستم به اسفندیار / که من گشنمه نون سنگگ بیار
جوابش چنین داد خندان طرف / که من نون سنگگ ندارم به کف
برو حال میکن بدین Disk، هان! / که هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانهاش / شتابان به دیدار رایانهاش
چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دکمه Power اش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت / یکی List از Root دیسکت گرفت
در آن Disk دیدش یکی File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود
کز آن یک Demo شد پس از آن عیان / با فیلم و موزیک و شرح و بیان
به ناگه چنان سیستمش کرد Hang / که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگرباره Reset نمود / همی کرد Hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد / ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود / بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قیچی و ریش / یکی دیسک Bootable آورد پیش
یکی Toolkit، Hard اندرش / چو کودک که گردد پی مادرش
به ناگه یکی رمز Virus یافت / پی حذف امضای ایشان شتافت
چو Virus را نیک بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش
یکی ضربه زد بر سرش Toolkit / که هر Byte آن گشت هشتاد Bit
به خاک اندر افکند Virus را / تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شوهرش / که این بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خریت مکن / ز رایانه اصلا تو صحبت مکن
قسم خورد رستم به پروردگار / نگیرد دگر Disk از اسفندیار