رهبر نشوی تنها، من یار تو می گردم...!
رهبر نشوی تنها، من یار تو می گردم
وز جرگه عشاقت سردار تو می گردم
گر لشکر سفیانها از غرب به پا خیزد
در قحطی انسان ها عمار تو می گردم
از طعنه اشعث ها خون است دلت مولا
تبدار غمت هستم بیمار تو می گردم
با جرم ولای تو گر بر سر دار آیم
مدح تو کنم بر دار، تمار تو می گردم
این من نه منم تنها، آید زبسیج آوا
رهبر نشوی تنها، من یار تو میگردم.
لــــــــــــــــــــــــــــــــــبیک یا خــــــــــــــآمنه ای