آی مردم...

آی مردم 

آقای ما و شما

 رو با تنی پرزخم و دلی پرغصه

 صورتی خاک آلود

  میان دو نهر آب

 با لبی تشنه کشتند.

حرف از کفن شدوکفنت ناله زد حسین

بانوی من 

بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام!؟

دلم را پی کدام نخود سیاه بفرستم؟؟؟

اربعینت نزدیک است آقا...

اربعینت نزدیک است و دلم دوباره هوای حرمت را در سر دارد...

به عشق شما آقا جان،

روزی هزار بار پیاده تا حرمت می آید...

آرزو میکنم آقا..

که روزی بیایم به هوای حرمت...

این روز ها دلم، عجیب بهانه ی شش گوشه ی حسین (ع) را میگیرد...

اللهم الرزقنا زیارت الحسین (ع)

بدون شرح....

 دخترک از میان جمعیتی که ساکت و بعضا بی تفاوت شاهد اجرای تعزیه اند رد میشود...

عروسک وقمقه اش را محکم زیر بغل میگیرد....

شمر با هیبتی خشن، همانطور که دور امام حسین (ع) می چرخد ونعره می زند

از گوشه چشم دخترک را می پاید...

او با قدم های کوچکش از پله های تعزیه بالا می رود.

از مقابل شمر میگذرد. مقابل امام حسین(ع) می ایستد

و به لب های سفید شده اش زل میزند...

قمقمه اش را مقابل او می گیرد. شمشیر از دست شمر می افتد...

و رجز خوانی اش قطع میشود.

دخترک میگوید: " بخور،برای تو آوردم" و برمی گردد.

رو به روی شمر که حالا دیگر بر زمین زانو زده می ایستد.

مردمک های چشم دخترک زیر لایه ی براق اشک می لرزد.

توی چشم های شمر نگاه می کند و با بغض می گوید :

" بابا ، دیگه دوستت ندارم." 

صدای هق هق مردم فضا را پر می کند.

منبع

شهر رمضان _ قسمت یازدهم... (بدون شرح)

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ ... (185 بقـــــــره)

فراخوان عمومی

به مناسبت:

میلاد با سعادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت

حضرت حسین بن علی (ع)

و میلاد با سعادت پرچمدار دشت کربلا، باب الحوائج

حضرت ابوالفضل العباس (ع)

و میلاد با سعادت چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، سید الساجدین

امام سجاد (ع)

مجلس جشن و سروری برگزار میگردد.

زمان: یکشنبه 93/3/11 از ساعت  5 الی7 عصر

مکان: مسجد نواب

هیئت انصار ابوالفضل عباس (ع)

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: چون حضرت حسین علیه السلام به دنیا امد خداوند به جبرییل دستور داد که با هزار ملک فرود آید تا از جانب خداوند و خودش به حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم تهنیت بگوید.

چون جبرئیل نازل می شد در جزیره ای به ملکی از حاملان عرش عبور نمود که نامش فُطرُس بود که خداوند به او دستوری داده که در اجرای آن سستی ورزیده پس بالش را در هم شکسته و در ان جزیره انداخته بود و فطرس هفتصد سال در آنجا به عبادت خداوند مشغول بود تا روزی که امام حسین علیه السلام متولد شد.

چون دید که جبرئیل با ملائکه فرود می آیند از جبرئیل پرسید به کجا می روید؟ فرمود: خداوند نعمتی به حضرت محمد عطا فرموده مرا برای تهنیت و مبارک باد فرستاده است. فطرس گفت: مرا نیز با خود ببر شاید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم برایم دعا کنند. جبرئیل او را به همراه خود برد.

چون خدمت پیامبر صلوات الله علیه رسید و از جانب خداوند و خود تهنیت گفت شرح حال فطرس را به عرض رسانید حضرت فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمالد و به جایگاه خود برگردد.

فطرس خود را به حضرت حسین علیه السلام مالید و بالا رفت و در آن حال می گفت ای رسول خدا به زودی امت تو این مولود را شهید می کنند. چون ان بزرگوار بر من حق دارد هر کس او را زیارت کند من زیارت او را به حضرتش می رسانم و هیچ مسلمانی به او سلام ندهد یا بر او صلوات نفرستد مگر آنکه به حضرتش می رسانم.

به روایت مناقب؛ چون فطرس به آسمان بالا رفت می گفت: کیست مثل من و حال آنکه من آزاد شده حسین –فرزند علی و فاطمکه علیهما السلام- هستم.

منبع: سحاب رحمت، تألیف عباس اسماعیلی یزدی

امام حسین (ع) می فرمایند:

صل الله علیک یا ابا عبد الله

بیــــــــــــن الحـــــــــــــرمین و
حـــــــــــــرم آقـــــــــــام حســــــــــــین و
حــــــــــــــــــــــرم آقـــــــــــام ابوالفضــــــــــــل

مجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنون حسیــــــــــــــــنم

مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیون ابوالفضــــــــــــــــل

لینک دانلود