رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی است

من همه‌ى دغدغه‌ام اين است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ايران مشغول چنين حرکت عظيمى هستيم.
تاريخچه‌ى اين دويست سال اخير را بخوانيد و ببينيد چه حوادثى بر اين کشور گذشته است...
امام خامنه اي

مشخصات بلاگ
رزمنـده مجـآزی - کرمانشاه

من همه‌ى دغدغه‌ام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم.
تاریخچه‌ى این دویست سال اخیر را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است...
امام خامنه ای


کلام مولا علي عليه السلام-5

نماز، موجب نزديکي هر پارسايي به خداست و حج ، جهاد هر ناتوان است. هر چيزي زکاتي دارد و زکات تن، روزه و جهاد زن، نيکو شوهر داري است.حکمت 136 / نهج البلاغه



مسابقه نهج البلاغه

وصيت نامه شهدا

نام شهيد : شهيد حميد رشيدي خدا را شکر کنيد که در اين عمري که از خدا گرفتيد شاهد چنين تحول عظيمي بوديد قدر اين انقلاب را بدانيد و از آن مراقبت کنيد. به متاع قليل دنيا دل نبنديد که شما را منحرف و بر زمين مي زند. .

آخرین نظرات
  • ۱ شهریور ۹۵، ۱۷:۱۷ - Sarah Az
    جالبه

۲۸۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۵۰ ب.ظ

حجاب

حجاب فریضه ای است که ترک آن فرصت قضا ندارد



۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۵۰
bahar shirazi
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ب.ظ

جالب است!

جالب است!


سال 1393 با جمعه آغاز می شود...


 و با جمعه پایان می پذیرد ...


کاش سال 93 سال ظهور آقا امام زمان (عج) باشد...


اَللّهمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۴۷
bahar shirazi
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ب.ظ

بهترین دارو برای تمام مریضان

از آیت الله بهجت(ره) سوال شد: بهترین دارو برای درمان بیماری های جسمی چیست؟ آقا در جواب فرمودند: خداوند یک دارویی برای مریضان تجویز کرده است که تمام ویتامین ها در آن جمع شده است و برای تمام مریضی جسم و روح داروی شفابخش است و آن صلوات بر محمد و آل محمد:«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۴۶
bahar shirazi
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۴۳ ب.ظ

دانلود کتاب« ملاقات با امام زمان(عج)»

دانلود کتاب« ملاقات با امام زمان(عج)» نوشته سیدحسن ابطحی

برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید

molaghat_mola(raminahar.ir).pdf




۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۴۳
bahar shirazi
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۴۰ ب.ظ

دو خاطره از شهید مهدی زین الدین



دو سه روزی بود می دیدم توی خودش است. پرسیدم « چته تو؟ چرا این قدر توهمی؟ » گفت « دلم گرفته. از خودم دل خورم. اصلا حالم خوش نیست. » گفتم » همین جوری ؟ » گفت » نه. با حسن باقری بحثم شد. داغ کردم. چه می دونم ؟ شاید بهاش بلندحرف زدم. نمی دونم. عصبانی بودم. حرف که تموم شد فقط بهم گفت مهدی من با فرمانده هام این جوری حرف نمی زنم که تو با من حرف می زنی. دیدم راست می گه. الان د و سه روزه کلافم. یادم نمی ره.»

 ******************************

شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت « می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب. » بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند. آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۴۰
bahar shirazi
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۳۳ ب.ظ

صلوات خاصه امام رضا (ع)

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۳۳
bahar shirazi
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۱۸ ب.ظ

عشق یعنی...


عشق یعنی لا فتی الاعلی
                                                عشق یعنی رهبرم سید علی
                   
   سال نوتون مبارک


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۱۸
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۵۷ ق.ظ

بیچاره دل مادر...


شهید که باشی...

یکبار شهید می شوی...

مادر شهید که باشی هر روز...

مادر شهید مفقود الاثر که باشی هر ثانیه...

سلامتی همه مادران عزیز شهدا صلوات

منبع:www.najvayeghalam78.blogfa.com


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۵۷
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۱۰ ق.ظ

خواهر شهید

گریه می کرد، داد مــــی زد
می گفت: می خوام صورت برادرم را ببوسم...

اجازه نمی دادند!

یکی اومد و گفت: خواهرشه، عیبی نداره، بذارید ببوسه خب

گفتند: نمی شود، اصرار نکنید

با ناله و گریه التماس می کرد و گفت: چرا نمی ذارید، من خواهرشم، می فهمید؟!
خواهرشم...


گفتند تشریف بیارید ببنید:
اما شهید سر در بدن نداره...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۱۰
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۰۰ ق.ظ

پدر و کودک...

پدر  کودک را بلند کرد و در آغوش گرفت.
کودک هم می خواست پدر را بلند کند.
وقتی روی زمین آمد دست های کوچکش را دور پاهای پدر حلقه کرد
تا پدر را بلند کند ولی نتوانست.
با خود گفت حتماً چند سال بعد می توانم.
بیست سال بعد پسر توانست پدر را بلند کند.
پدر سبک بود. به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان ...

منبع:http://sarbandeasheghi.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۰۰
محمدی

دلتنــگی ، تــــاوان غفلــت از تـــوست

و الّا ، دلی کــــــه صاحــبش تــــو بـــاشی

تنــگ چــــرا ؟؟؟

صاحبِ من . .

السلام علیـکــــــــــ یــا صــاحبــــ العصر و الــزمان عج *

منبع:http://shagaegh.blogfa.com


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۵۴
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۴۵ ق.ظ

وصیت‌نامه‌ی یک شهید چهارده ساله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۴۵
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۴۰ ق.ظ

سهمیه ،سهمیه که می گیدخبر دارید که....؟

یادت باشد سهمیه ای، دختری نیست که به ناحق صندلی مردودی های کنکور را اشغال کرده.
سهمیه ای، دختری ست که وقتی تو در کلاس های گاج و قلم چی نشسته بودی ، او در ناصرخسرو به دنبال دارو برای پدر جانبازش بود...
همان دختری که وقتی نیمه شب کنج خانه میخواست درس بخواند ،ناله های پدر روحش را خراش می انداخت ،دخترکی که روز کنکور با سرفه های پدری شیمیایی بدرقه شد ...

منبع:http://razmandehmajazi.blogfa.com/


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۴۰
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۳۴ ق.ظ

خواستم شبیه زهرا باشم.

گفت: اگه گفتی چی شد من بعد از این همه مدت چادر پوشیدم؟

گفتم: چه می‌دانم، لابد ا...ین‌طوری خوش‌تیپ تری!
گفت: نچ!

گفتم: خب لابد فهمیدی این‌طوری حجابت کامل‌تره مثلاً!
گفت: نچ!

گفتم: ای بابا! خب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!
گفت: نزدیک شدی!

گفتم: آها!! دیدی گفتم همه‌ی قصه‌ها به ازدواج ختم می‌شوند؟ دیدی!!
گفت: برو بابا… دور شدی باز

گفتم: خب خودت بگو اصلاً

گفت: یک جایی شنیدم چادر، لباس “زهرا”ست، خواستم کمی شبیه “زهرا ” باشم.

منبع:http://razmandehmajazi.blogfa.com/


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۴
محمدی
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ق.ظ

خون در مقابل چادر مشکی

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم
***
آنان موقع نمازشب باچفیه صورت خودرامی پوشاندند تاشناسایی نشوند
من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
***
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...
من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
***
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند...
من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باش


منبع:http://sarbandeasheghi.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۵
محمدی