حال امروز من
در کرمانشاه هم مانند همه شهر های ایران و حتی جهان مراسم سوگواری اربعین حسینی برگزار شده بود . دوست داشتم الان مانند یکی از دوستانم در کربلا باشم ، ولی از اینجا هم میتوانم دلم را به کربلا ببرم . اگر امروز به آن مراسم امده باشید دیدید که پرچم حرم حضرت ابوالفضل(ع) را آورده بودند وقتی آن پرچم را دیدم لحظه ای چشمانم را بستم و خودم را در کربلا احساس کردم حس و حال عجیبی بود با خودم گفتم باز هم جاماندم از کاروانی که به سوی سرزمین همیشه پر بلا می روند . من تابه حال به کربلا نرفته ام اما به نظرم تنها آرزوی بزرگی که دارم و خواهم داشت شاید این باشد .
به امید روزی که بتوانم کربلا را ببنیم و آن جا را با تمام وجودم حس کنم.
نوشته ی کوتاهی بود اما توانست کمی از حال مرا توصیف کند....
وبلاگ نویس فرهیخته ، مطلب شما در سایت قلم تو منتشر گردید .
هدیه سایت به شما :
ما بندگانمان را از جایی که گمان ندارد روزی می دهیم .
سوره طلاق آیه 3
با تشکر فراوان
مدیریت سایت قلم تو